اختصاصی از
فی دوو دانلود مقاله موانع پیش روی قابلیت مقایسه و همگرایی گزارشگری مالی در سطح بین الملل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
چکیده
در این مقاله سعی در بیان موانع پیش روی قابلیت مقایسه و همگرائی گزارشگری مالی بین المللی خواهد شد.
برخی از موانع پیش روی قابلیت مقایسه گزارشگری مالی مرتبط با فرهنگ و مسائل فرهنگی است که شامل فرهنگ مالی و تجاری ، فرهنگ حسابداری ، فرهنگ حسابرسی ، و فرهنگ قانون گذاری (نظارتی) میشود. این فرهنگ ها از هر کشور به کشور دیگر متفاوت است و این یکی از عواملی است که می تواند در قابلیت مقایسه گزارشگری مالی دخیل باشد. برخی از موانع دیگر نیز به بخش های مدیریتی مرتبط میباشد.
از موانع پیش روی همگرائی گزارشگری مالی نیز میتوان به مشکلات تفسیر و تعبیر ، مشکلات زبان ، و مشکلات مربوط به اصطلاحات علمی و فنی اشاره نمود.
برطرف نمودن این موانع نیازمند تعهد و رهبری بلندمدت در حرفه حسابداری است که شامل شرکای شرکت حسابرسی، آکادمی ها، حسابداران شرکتها، مدیران مالی شرکتها و ناظران بازارهای اوراق بهادار میباشد. طرفهای دیگری که درگیر این مسائل میباشند ارگانهای اثرگذار دولتی، قانونگذاران و ... هستند که باید بر این موانع غلبه نمایند، تا در نهایت بتوانند قابلیت مقایسه و همگرائی گزارشگری مالی بین المللی را ترویج نمایند.
واژه های کلیدی: قابلیت مقایسه، همگرائی، گزارشگری مالی بین المللی، فرهنگ، قانونگذاری
1- مقدمه
مکانیسم اجرا و اعمال شدیدتر یعنی اقتدار بیشتر و بودجه بیشتر، یک کشور به ناظر بازار اوراق بهادار اختیار عمل می دهد که تلاش های بیشتری را برای قبول و رعایت IFRS اعمال نماید. اگر حسابرس دقیق باشد و ناظر نیز دقیق باشد، اعمال نفوذ سیاسی بر استانداردگذار IASB ممکن است شدیدتر شود. بنابراین اگر یک شرکت بزرگ یا گروهی از شرکت ها یک استاندارد مقدماتی را نخواهند ، بطور حتم انگیزه هایی برای دخالت در سیاست گذاری فرد استانداردگذار خواهند داشت.
فشار بیشتر بر استانداردگذار ، فضادادن بیشتر در استانداردها به معافیت مالیاتی، قید و شرط ها، استثناهایی را برای تطبیق این فشارها بوجود آورده است و به خاطر پیوستگی و دوام مباحث از استانداردها، فرم ها و معیارهائی مفصل تر، سبک بندی شده است. باوجود بهترین تلاش های IASB چنین روندی هم اکنون واضح و آشکار است که IASB در همگرائی فعال با FASB تا درجه ای است که توصیه های مفصل در استانداردهای بعد باتوجه به استانداردهای پیش صورت میپذیرد.
موضوعاتی که در این مقاله به بحث دربارة آنها پرداخته میشود عبارتند از: قابلیت مقایسه و همگرائی
2- قابلیت مقایسه
قابلیت مقایسه، حتی در درون یک کشور، یک تصور بسیار مشکل برای فهم و درک مسائل میباشد، چه رسد به اینکه درسطح جهانی صورت پذیرد. ادبیات ما آنقدر گسترده نمی باشد که بتوانیم معنای قابلیت مقایسه را بطور کامل درک نمائیم. دیدگاهی که از ایالات متحده نشأت گرفته و بطور وسیعی نیز درحال حاضر بیان می شود این است که قابلیت مقایسه با تضمین این امر بدست می آید که «چیزهای همانند، شبیه هم به نظر می رسند و چیزهای نامشابه، متفاوت به نظر می رسند» (Trueblood)
اما در حسابداری این چیزها (اصطلاحات) چه هستند؟ و چگونه ما چیزهای مشابه و نامشابه را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ از سال 2005 هنگامیکه قانون IAS درسال 2002 به اجرا درآمد، حدود 8000 شرکت پذیرفته شده در اتحادیه اروپا اقدام به تهیه صورتهای مالی تلفیقی با استفاده از استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی (IFRS) نمودند، ضمناً تعداد زیادی از بقیه کشورها در سرتاسر جهان نیز به استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی (IFRS) متعهد شده اند و به آن عمل می کنند.
این بدان معنی است که افزایش بسیار زیادی در قابلیت مقایسه جهانی در ارتباط با آنچه از قبل وجود داشته بوجود آمده است. بطور کلی هر کشوری از استاندارد ملی خود که بطور قابل توجهی از هر کشور به کشور دیگر متفاوت است، استفاده می کند. بطور محتاطانه باید گفت که پیشرفت آینده در بالا بردن قابلیت مقایسه و مقایسه پذیری ممکن است مشکل باشد و اینکه هرکسی بایستی دربارة آینده همگرایی درمسیر مرزهای بین المللی نگران باشد.
جهت پیش بردن بحث چهار فرهنگ را دربخش اول ارائه به ترتیب زیر مورد بحث قرار میدهیم :
1. فرهنگ مالی و تجاری
2. فرهنگ حسابداری
3. فرهنگ حسابرسی
4. فرهنگ قانون گذاری (نظارتی)
این فرهنگ ها از هر کشور به کشور دیگرمتفاوت است و این یکی ازعواملی است که می تواند درقابلیت مقایسه دخیل باشد.
2-1- فرهنگ مالی وتجاری
درابتدا با توجه به فرهنگ مالی و تجاری تفاوت های مشخصی بین کشورها درارتباط با تجارت وجود دارد، ضمناً درحمایت از بازارهای مالی ونحوة اداره آن نیز تفاوت هائی وجود دارد. برای مثال، به خاطر محرکها و ضد محرکها در قانون مالیات بر درآمد و بقیه قوانین، معاملات تجاری اغلب بگونه ای متفاوت در کشورهای مختلف طراحی و اجرا می شوند. در آمریکا، تا اندازه ای به خاطر منافع مالیاتی، در صنایع خاص مرسوم است که تامین مالی از طریق اجاره های بلند مدت صورت می گیرد . حذف منابع عملیاتی اصلی محسوس از ترازنامه، در تعدادی از شرکتهای مهم آمریکایی به چشم میخورد. و این یکی از دلایلی است که باعث فقدان مقایسه پذیری حتی در درون یک کشور می شود چه برسد به اینکه این موضوع در کشوری با کشورهای دیگر مطرح شود. ضمناً سئوال دیگر این است که آیا دستمزد پرداختی به مدیران اجرایی و کارمندان در کشورهای مختلف، قابلیت مقایسه دارد. طرحهای بازنشستگی و بقیه مقررات طرحهای بازنشستگی نیز تحت تأثیر روشی می باشند که تجارت در کشورهای مختلف صورت میگیرد.
همچنین می توان در مورد قیمت بازار دارایی های با ارزش و کمارزش بیان نمود که استانداردهای بین المللی حسابداری از گذشته مشخصتر شدهاند که این موضوع توسط هیات استانداردهای حسابداری بین المللی (IASB) و هیات استانداردهای حسابداری مالی (FASB) ، به علاوه موضوعات مختلف حسابداری مانند محاسبه زیانها و تجدید ارزیابی دارائیها، راهاندازی کارخانه و تجهیزات و ... نیز مطرح شده است. با توجه به توضیحات فوق باید بازارهای قیمت گذاری دارایی وجود داشته باشد که بتوانند این ارزیابی ها را فراهم نمایند اما در اکثر کشورهایی که IFRS را پذیرفتهاند، بازارهای قیمت گذاری دارایی به اندازه کافی اطلاعات موردنیاز برای ارزیابی را فراهم نمینمایند تا بتوان دارائی ها را از ارزش گذاری نمود که این امر بدین معناست که شرکت هایی که در این کشورها فعالیت میکنند باید از رویکردهای ترکیبی استفاده کنند، همانند استفاده از کاربردهای مشابه روش ارزش متعارف، برآوردها بر پایه قیمتهای دارائی های مشابه و...، که ممکن است نتایجی را حاصل نمایند که برخی در مورد آن توافق خواهد داشت ولیکن ذکر این نکته ضروری است که نتایج بدست آمده در این کشورها، با کشورهای که در آنجا بازارهای قیمت گذاری دارائی اطلاعات موردنیاز را ارائه مینمایند، قابلیت مقایسه ندارند. بعلاوه، در بررسی های مختلف، مشخص گردید که بین بازارهای سرمایه کشورهای مختلف تفاوت هائی وجود دارد.
تحلیل گران مالی در برخی کشورها، روزنامه ها و مجلات منتخب، نتایج مالی شرکت ها را بطور معتبر گزارش می کنند و آنها در برنامه ریزی خود به توسعه IASB و تدوین استانداردهای ملی توجه میکنند. مقالات در رسانه های خبری ممکن است، بصورت خلاصه یافت شود و آنها ممکن است اطلاعات را به گونه ای که قابل درک باشد ارائه ننمایند و تحلیل های مالی آنها ممکن است اطلاعات مفیدی درباره حسابداری ارائه ننمایند، و این ممکن است از کشوری به کشور دیگر تغییر کند. ضمناً در برخی از کشورها ممکن است از سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه برای تحلیل مسائل مالی استفاده شودکه تمام موضوعات فوق به چگونگی قابلیت مقایسه اطلاعات صورتهای مالی در برخی از کشورها نسبت به دیگر کشورها آسیب می رساند. تعدادی از کشورهای آسیایی و اقیانوس آرام جنوبی که به IFRS پایبند و متعهد شده اند، نظیر هنگ کنگ، فیلیپین، استرالیا و نیوزلند، شرکت ها و حسابرسانشان بیان نمی کنند که از IFRS در گزارشات مالی استفاده میشود، بلکه، آنها بیان می کنند که از استاندارهای حسابداری ملی استفاده می کنند، که ممکن است مشابه IFRS باشد، ضمناً گزارشات حسابرسی به استاندارهای ملی حسابداری به جای IFRS ارجاع داده می شوند. تحلیل گران مالی و دیگر خوانندگان صورتهای مالی بویژه افراد خارج از کشور، احتیاج دارند که از گزارشات این کشورها مطلع شوند و بیان نمایند که آیا با استانداردهای حسابداری که تقریباً شبیه IFRS می باشد، موافق هستند. آیا آنها این امر را می دانند؟
بنابراین مسئله مهم و اصلی این است که آیا تحلیل گران مالی، محلی و خارجی و هممچنین روزنامه نگاران مالی به درستی می فهمند که چه چیزی در چنین کشورهایی در جریان است. در بقیه کشورها، همانند هند، پاکستان، مالزی و تایلند منابع شرکت ها و حسابرسی ها نیز استانداردهای حسابداری ملی است، اما این استاندارد ها به طور قابل توجهی با IFRS متفاوت میباشد.
این تنوع در استفاده از مرجع ها به سختی قابلیت مقایسه بین المللی را ترویج می دهد زیرا غالباً منابع و مرجع ها براساس استانداردهای حسابداری ملی می باشند.
2-2- فرهنگ حسابداری
به حداقل رساندن بار مالیات بر درآمد نقش معنیداری را در انتخاب عملکرد گزارشگری مالی در بسیاری از کشورهای قاره اروپا در سالیان اخیر بازی کرده است و همچنین ممکن است برای سالهای متمادی دیگر نیز طول بکشد. بطور کلی، نگرش مالیاتی به شدت تاثیرگذار بوده است. به طور سنتی در کشورهای آلمان و بریتانیای کبیر، شرکت ها بر کاهش درآمدهای مشمول مالیات متمرکز شدهاند و بنابراین از گزینه ها و اختیارات برای گزارش نمودن در آمد کمتر استفاده مینمایند. چنین انتخابهایی منجر به نتیجه محافظه کارانه ای می شود. پس از مدتی نگرش ها تغییر خواهد کرد و مدیران اجرایی باور می کنند که گزینه در آمد حسابداری کمتر ضرورتاً بهترین گزینه و انتخاب نیست، و بهترین گزینه آن می باشد که واقعیت اقتصادی شرکت را منعکس نماید.
مثال دیگر،استفاده از روش درصد پیشرفت کار یا روش کار تکمیل شده در قرار دادهای بلند مدت می باشد.تا سالیان اخیر در برخی کشورها ،روش درصد پیشرفت کار استفاده نمی گردید،زیرا هیچ شرکتی خواستار این موضوع نبود که قبل از و زودتر از آنچه مجبور بوده است، مالیات بپردازد. بنابراین، شرکت ها منتظر خواهند ماند تا اینکه قرارداد ساخت پیمان های بلند مدت به اتمام رسد.
در ادامه موضوع افزایش پیچیدگی در گزارشگری مالی شرکتها را مورد بررسی قرار می گیرد. قبل از سال 2005، گزارشات مالی شرکت ها، به خصوص شرکت های اروپایی کمتر تفصیلی بود به همین دلیل برای خواندن و درک آن مشکلاتی را بوجود می آورد. تحقیقی توسط شرکت «ارنست و یانگ» از 65 شرکت اروپایی استفاده کننده از IFRS در سال 2005 گزارش نمود که حدود 2000 شرکت نیاز به افشاء و ارائه اطلاعات دارند که این تعداد حدود دو برابر تعداد شرکت های تحتGAAP استرالیا و بریتانیای کبیر وچهار برابر تعداد شرکت های تحت GAAP فرانسه می باشد. صورتهای مالی شرکت های اروپایی که توسط «ارنست و یانگ» مورد مطالعه قرار گرفته است20% تا 30% محتوایشان مفصلتر از صورتهای مالی همان شرکت ها در سال 2004 بوده است. مبحث اصول در مقابل قوانین به این شکل مطرح شده است که آیا IFRS/ IASبه شکل مقطعی و به ناچار در مسیر همگرایی بیشتر با قوانین و دور از تمرکز عمده بر اصول در حال حرکت هستند یا خیر. بطور کلی حجم اطلاعات و همچنین جزئیات IASB در حال افزایش است، مبناهای آنها نیز برای نتیجه گیری و راهنمای تکمیل و اجرا که بطور منظم با استاندارد ها همراه باشد نیز در حال افزایش است.
2-3- فرهنگ حسابرسی
یک فرهنگ حسابرسی متفاوت بین کشور وجود دارد. در کشورهائی به غیر از آمریکا نیز استانداردهای حسابرسی و بیمه بصورت یک مجموعه جداگانه درسطح بین المللی منتشر می شود. برای مثال در برخی از کشورهای اروپائی، هنگامیکه صورتهای مالی شرکت ها برخلاف استانداردهای حسابداری مالی تهیه و تنظیم شده باشد، علاقه و گرایش برای ارائه گزارشات حسابرسی وجود دارد.
بطور آشکار در برخی کشورها، حسابرس مستقل در چنین موضوعاتی انعطاف پذیر می باشد. «کرنز» دریافت که شرکت ها و حسابرسان آنها اغلب به انحرافات از IAS توجه نمی کنند، درحالیکه این شرکت ها بیان کرده اند که درحال پایبندی و طرفداری از IAS می باشند.
در برخی کشورها، ممکن است دید عمیقی وجود داشته باشد که براساس آن انتخاب روش های حسابداری باید براساس موقعیت شرکت صورت پذیرد. سوال جالب این است، چگونه فرد قابلیت مقایسه را تعریف می کند؟ در گذشته و در حال حاضر افرادی وجود دارند که متعقد هستند که قابلیت مقایسه توسط تمام شرکت ها بدین معنا بیان شده است که باید روش های حسابداری یکسانی بکار گرفته شود. ضمناً برخی افراد وجود دارند که متعقدند که باید برای مدیران، گزینه ها و اختیاراتی وجود داشته باشد تا بتوانند تفاوتهای موجود در موقعیت ها و در میان کشورهای مختلف را در مورد بررسی قراردهند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 13 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود با لینک مستقیم
دانلود مقاله موانع پیش روی قابلیت مقایسه و همگرایی گزارشگری مالی در سطح بین الملل